اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 689

1. زبسکه روزم از آن مه ملال می خیزد

2. شبم بکشتن خود صد خیال می خیزد

3. نهال قد بتان جمله فتنه انگیزند

4. ندانم از چه زمین این نهال می خیزد

5. بسوز کوکب بخت زبون من ایماه

6. کزین ستاره مدامم و بال می خیزد

7. رسید وصل مرا چشم زخم هجر آری

8. شرار فتنه ز شمع وصال می خیزد

9. چه گلشنی است جمالت که از عرق دروی

10. هزار چشمه آب زلال می خیزد

11. نمیدمید گل و سر و اگر بدانستی

12. که از قد تو صدش انفعال می خیزد

13. مگر پیام ترا مرغ جان برد اهلی

14. که باد صبح بسی خسته حال می خیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو از آن پای گرفتست به یک جای مقیم
* که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید
شعر کامل
سعدی
* چه سخن کرد به چشم و چه شکر گفت ز لب؟
* که رواج شکر و قیمت بادام برفت
شعر کامل
اوحدی
* گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
* گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
شعر کامل
مولوی