اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 692

1. آگه از شمع رخش هم عاشقی چون من شود

2. هر کجا در گیرد آتش سوزاو روشن شود

3. یارمیباید که باشد، خانه گو ویرانه باش

4. زانکه گر گلخن بود از روی او گلشن شود

5. عشقبازان را بدل باری که خوانندش بلا

6. دانه مهری بود پرورش خرمن شود

7. شوخ خونخواری که هر کس دید آهی میکشد

8. آه از آنجانی که آن خونخواره را مسکن شود

9. گرتنت سوزد چو شمع از عشق اهلی غم مخور

10. عاشق آزاده کی هرگز اسیر تن شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع
* در میان آتش سوزنده جای خواب نیست
شعر کامل
رهی معیری
* هیچ قفلی نیست نگشاید به آه نیمشب
* مانده ای در عقده دل اینقدر حیران چرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم
* به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را
شعر کامل
صائب تبریزی