اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 736

1. صید یوسف صورتان دل از ره معنی کند

2. گرگ بیمعنی چه سگ باشد که این دعوی کند

3. آنچه بیند دیده مجنون نبیند چشم غیر

4. گرچه چشم ظالمی نظاره لیلی کند

5. فیض جانبخشی به فضل و نکته دانی کی بود؟

6. کی فسون سحر کار معجز عیسی کند

7. با چنین شکل و شمایل گر در آید از درم

8. دوزخ بیت الحزن را جنت اعلی کند

9. دم مزن اهلی که عشق آیین خاموشان بود

10. نیست عاشق آنکه او از دوست واویلا کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم بدت مباد، که نقل و شراب من
* آماده از دو چشم چو بادام کرده ای
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
* که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
شعر کامل
حافظ
* ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
* باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
شعر کامل
مولوی