اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 780

1. دل ز فریب گلرخان بی تو شکیب چون کند

2. کیست که خار خار تو از دل ما برون کند

3. هجر تو جانگداز شد وصل تو جانگدازتر

4. کار دلم ز دست شد هم تو بگو که چون کند

5. گر بچمن گذر کنی گل چو بتان ز رشگ تو

6. چهره خود بناخنان پیش تو غرق خون کند

7. چند برانی ام ز در چون سگ و بازخوانی ام

8. کی سگ آزموده را کس دگر آزمون کند

9. بوی جنون اگر دمد از دم عاشقان چه شد

10. هرکه نشست با پری چون حذر از جنون کند

11. اهلی خسته درد تو هم ز تو می کند نهان

12. زان رخ زرد خویشرا پیش تو غرق خون کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دریا بدریا سپاه ویست
* جهان زیر فر کلاه ویست
شعر کامل
فردوسی
* خوانده ام دفتر پیمان وفا حرف به حرف
* نام خوبان همه ثبت است همین نام تو نیست
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* برگ نسرین ترا بی خار می‌یابم هنوز
* باغ رخسارت پر از گلنار می‌یابم هنوز
شعر کامل
خواجوی کرمانی