اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 795

1. شب همچو شمع آتش آهم زبانه زد

2. تیر مراد در دل شب بر نشانه زد

3. با آفتاب خویش شود همنفس چو صبح

4. در عشق هرکه یکنفس عاشقانه زد

5. شکر لبان نهند بر این آستانه روی

6. خوش وقت آنکه بوسه برین آستانه زد

7. جان در بهای صول چه باشد بهانه ایست

8. عاشق در وصال ترا زین بهانه زد

9. خواهد دمید صبح وصال از شب فراق

10. ساقی بیا که زهره سحر این ترانه زد

11. از بسکه سوختی دل اهلی ز داغ هجر

12. آتش چو لاله از دل چاکش زبانه زد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقد حیرتخانهٔ هستی صدایی بیش نیست
* ای عدم نامی به دست آورده‌ای موجود باش
شعر کامل
بیدل دهلوی
* مردم کوته نظر در انتظار محشرند
* دیده روشندلان آیینه محشر بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
* که زنده ابدست آدمی که کشته اوست
شعر کامل
سعدی