اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 814

1. شمشاد تو پروای کس از ناز ندارد

2. با چشم سیه گو که نظر باز ندارد

3. از عشق ننالیم که این زخم نهانی است

4. یعنی که قضا میزند آواز ندارد

5. مرغ دل ما در قفس دهر از آن ماند

6. کز ضعف درون قوت پرواز ندارد

7. گر خاک بسر میکنم از خانه خرابی

8. پروای من آن خانه برانداز ندارد

9. خوشباش که کس محرم راز دل ما نیست

10. مجنون تو کس همدم و همراز ندارد

11. در پای خسان چون نشوم همچو گیاپست

12. گر سرو توام بخت سرافراز ندارد

13. اهلی نظرش جانب آن ترک ختایی است

14. چشم کرم از مردم شیراز ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا عهدیست با شادی که شادی آن من باشد
* مرا قولیست با جانان که جانان جان من باشد
شعر کامل
مولوی
* بهر قربانی آن چشم سیه باید ریخت
* خون هر آهوی مشکین که به دشت ختن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* با خیال یار صحبت داشتن خوش دولتی است
* می برم غیرت بر آن عاشق که تنها می شود
شعر کامل
صائب تبریزی