اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 816

1. عیبم مکن که عقل تو از کف زمام داد

2. بس جان که دل به پختن سودای خام داد

3. نشنیده یی که عشق عنان مراد دل

4. از دست شه ربود و بدست غلام داد

5. دانی سر نیاز مرا خاک ره که کرد

6. آنکس که سر و ناز بتانرا خرام داد

7. هشیار تا بصبح قیامت کجا شود

8. مستی که دل بشاهد و ساقی و جام داد

9. صوفی چو دید نگس سرمست یار ما

10. یکباره ترک تقوی و ناموس و نام داد

11. اهلی مجوی کام که این چرخ کج نهاد

12. در کام اژدها کشد آنرا که کام داد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
* کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* نی همه یک رنگ دارد در نیستان‌ها ولیک
* از یکی نی قند خیزد وز دگر نی، بوریا
شعر کامل
خاقانی