اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 82

1. کرد بیدارم ز خواب بیخودی آن آفتاب

2. این چنین بیداریی هرگز نبیند کس بخواب

3. شب سگت سوی من آمد ره مگر گم کرده بود

4. یا شنید از سوز داغ سینه ام بوی کباب

5. صبر و آرامی کز ایشان راحتم بودی نماند

6. نیم جانی با من است آن نیز از بهر عذاب

7. من نه تنها گریم از شوقت که در آب روان

8. صورت خویشتن چو بیند گرددش دردیده آب

9. گر کشی جام و بریزی جرعه یی بر بتکده

10. صورت چین تا قیامت همچو من ماند خراب

11. زحمت عاشق مده زاهد که این مست ازل

12. در قیامت چون گل از گل سرزند مست شراب

13. جز دعای آنکه گردد در دل افزون درد تو

14. گر تمنایی کند اهلی نگردد مستجاب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ
* زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد
شعر کامل
حافظ
* اشکی که ترا بر گل رخسار دویده
* باران بهار است که بر لاله چکیده
شعر کامل
جامی
* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی