اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 84

1. سخن چه حاجت اگر دل مقابل افتادست

2. زبان چه کار کند کار بادل افتادست

3. دلا، تغافل او التفات پنهان است

4. مگو که یار زحال تو غافل افتادست

5. من از محیط محبت همین نشان دیدم

6. که استخوان شهیدان به ساحل افتادست

7. زمانه دشمن و من بی زبان و بخت زبون

8. تو رحم اگر نکنی کار مشکل افتادست

9. بر آستان تو اهلی غلام دیرین است

10. ولی به داغ قبول تو مقبل افتادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کوته نظران ملامت از عشق
* بی فایده می‌کنند و تحذیر
شعر کامل
سعدی
* غیر وقت آنچه شود فوت ز اسباب جهان
* عارفان را مژه نمناک نگردد هرگز
شعر کامل
صائب تبریزی
* به مبارکی و شادی چو نگار من درآید
* بنشین نظاره می‌کن تو عجایب خدا را
شعر کامل
مولوی