اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 840

1. کاکل شکست و شد گره کار بسته تر

2. کار دل شکسته ما شد شکسته تر

3. ابرو گشاده بود و مرا کار بسته بود

4. بر زد گره بر ابرو و شد کار بسته تر

5. اکنون طمع به خسته غم نیست کز دلش

6. آتش بلندتر شد و افغان نشسته تر

7. در انتظار روز دگر چند جان دهد

8. بیمار دل که روز به روز است خسته تر

9. بازآ که ما بیاد تو از نقش دیگران

10. دل شسته ایم و دیده ز دل نیز شسته تر

11. اهلی بیمن عشق تو ای آفتاب حسن

12. باشد همیشه روز بروزش خجسته تر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بکوشیم وز کوشش ما چه سود
* کز آغاز بود آنچ بایست بود
شعر کامل
فردوسی
* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی
* ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد
* زود بینی کش بشب روغن نباشد در چراغ
شعر کامل
سعدی