اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 844

1. در دل آمد یار و گشت از دیده غمدیده دور

2. بیش از آن نزدیک شد در دل که گشت از دیده دور

3. من به بویی زنده ام جانی ندارم دور ازو

4. مدتی دیرست کز من جان من گردیده دور

5. گر کشد آن مه مرا دستش مگیر ای همنفس

6. مردنم بهتر که یار از من شود رنجیده دور

7. مستم و شوریده و سرگرم آغوش توام

8. ای پری گر عاقلی باش از من شوریده دور

9. ای نصیحتگو میا نزدیک کز سودای عشق

10. اهلی شوریده خود را از دو عالم دیده دور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
* صبر و آرام تواند به من مسکین داد
شعر کامل
حافظ
* عشق سازد حسن عالمسوز را در خون دلیر
* ذوالفقار شمع باشد بال و پر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* تار سر زلفت ز گران باری دل‌ها
* صد بار سراسیمه در آغوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی