اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 848

1. از تیر تو در خاک طپد مرغ هوا باز

2. از خاک مگر می طلبد تیر ترا باز

3. از من چه رمیدی چکنم بهر تو یارب

4. مرغی که شد از دست نیاید به دعا باز

5. در خشم روی بی سبب و مهر نمایی

6. ما دیگرت آریم بصد مهر و وفا باز

7. هرگز نرود از دلم آن مهر نخستین

8. هرچند که دیدم همه عمر از تو جفا باز

9. دور از درت آندل که کدورت زده گردید

10. بالله که صدش کعبه نیارد بصفا باز

11. اندیشه وصلش نبود کار من و تو

12. اهلی مگر این کار گذاری بخدا باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
* اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر کامل
مولوی
* چون طبیب عاشقانی گه گه این دل خسته را
* پرسشی می‌کن که بیمار و خراب افتاده است
شعر کامل
هلالی جغتایی
* چو سرو سهی گوژ گردد بباغ
* بدو بر شود تیره روشن چراغ
شعر کامل
فردوسی