اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 878

1. چو مه بمهر فلک شهره در جهان کم باش

2. به نور معنی خود آفتاب عالم باش

3. قبای اطلس گل زود میرود بر باد

4. بخلعت ابدی همچو سرو خرم باش

5. بهست و نیست چرا غم خورد کسی ساقی

6. بجان دوست که تا باده هست بیغم باش

7. بکنج میکده بنشین چو جام جم با تست

8. بصد شکوه فریدون و حشمت جم باش

9. حکایتی که ز فرهاد و بیستون گویند

10. کنایت است که در کار خویش محکم باش

11. چو خار راه مسیحاست سوزنی در عشق

12. مجرد از دو جهان چون مسیح مریم باش

13. بهشت عدن نیز زد به گفتگو اهلی

14. رقیب اگر نشود آدمی تو آدم باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
* بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
شعر کامل
مولوی
* من به اوج لامکان بردم، وگرنه پیش ازین
* عشقبازی پله ای از دار بالاتر نداشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
* چو درد در تو نبیند که را دوا بکند
شعر کامل
حافظ