اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 896

1. عاقبت بگذرد این تیره شب غم خوشباش

2. صبح امید شود همدم ما هم خوشباش

3. همه عالم بتو ای خواجه گرفتم که بدند

4. تو گرانی مکن و با همه عالم خوشباش

5. زخم دل به بود از منت مرهم ز طبیب

6. دست بر دل نه و بی منت مرهم خوشباش

7. یکدم ای صبح سعادت که چراغم باقی است

8. تو هم آخر بمن سوخته یکدم خوشباش

9. خوش برآ بر در آن مه بسگانش اهلی

10. سخن اینست که با عالم و آدم خوشباش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نرگس ز نشاط ماه فروردین
* بر دست نهاد ساغر زرین
شعر کامل
امیر معزی
* این گردباد نیست که بالا گرفته است
* از خود رمیده ای است که صحرا گرفته است
شعر کامل
صائب تبریزی