غزل شمارۀ 898
1. میرم بدان تغافل و پروا نکردنش
2. وان خشم و ناز و چشم ببالا نکردنش
3. فریاد از آن نشستن و برخاستن بناز
4. و آن سرکشی و بند قبا وا نکردنش
5. پیداست از کرشمه عاشق گداز او
6. میل نگاه کردن و عمدا نکردنش
7. ای من سگ رمیدگی نو غزال تو
8. کز زیرکی است پیش کسی جا نکردنش
9. اهلی مگو که کشت مرا تیغ مدعی
10. مارا بکشت درد تماشا نکردنش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده