اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 947

1. ز خشم و ناز تو صد شوق شد فزون در دل

2. تغافل تو همه التفات و ما غافل

3. چرا ز دیدن مجنون ملولی ای لیلی

4. همان شمر که سگس میدود پی محمل

5. بکش به تیغم و دشمن مهل که طعنه زند

6. که زخم تیر زبان ها نمیرود از دل

7. اگر بمن همه عالم خوشند و گر ناخوش

8. ز لطف و قهر کسم نیست غم تو دل بگسل

9. مبین بخشم مرا تا نگردم آشفته

10. کزین نگاه تو دیوانه میشود عاقل

11. زمانه دشمن اهل نظر بود دایم

12. بکش به مهرم و قتلم بروزگار مهل

13. به آب دیده دلم کشته وفا پرورد

14. چه سود از دل اهلی که خار شد حاصل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رفتی و همچنان به خیال من اندری
* گویی که در برابر چشمم مصوری
شعر کامل
سعدی
* بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
* یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* خاطری معمور کردن، از دو عالم خوشترست
* گنج را در دامن ویرانه می ریزیم ما!
شعر کامل
صائب تبریزی