اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 958

1. ز سنگ دل شکنان دل حزین چرا داریم

2. که سنگ می شکند شیشه یی که ما داریم

3. بیا که ساقی ما را شکایت از کس نیست

4. وگر کند گله ما هم بهانه ها داریم

5. ز گلستان نکویی نمیرسد مارا

6. بغیر بویی و آن نیز از صبا داریم

7. غبار خاطر ما از کدورت غیرست

8. وگرنه با همه آیینه وش صفا داریم

9. کسی ندید زبونتر ز ما که سوزد چرخ

10. مگر ستاره بخت زبون که ما داریم

11. بخنده گفت که خوشباش کانچنان هم نیست

12. که نا امیدی بیچاره یی روا داریم

13. نگو بپوش ز روی بتان نظر اهلی

14. تو لب بپوش که ما گوش بر قضا داریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جز از گوی و میدان نبودیش کار
* گهی زخم چوگان و گاهی شکار
شعر کامل
فردوسی
* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی
* بهر شراب‌خوارهٔ بستان معرفت
* چشمت هزارباره ز بادام خوش‌تر است
شعر کامل
فروغی بسطامی