غزل شمارۀ 973
1. نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم
2. با لاله رخی گوشه باغی ننشستیم
3. مردیم بتاریکی و تنهایی هجران
4. یکشب به مهی پیش چراغی ننشستیم
5. ما سوختگان را چه فتادست که هرگز
6. بی دود دل و آتش داغی ننشستیم
7. ماییم درین صیدگه از غایت دوری
8. آن کشته که در وصله زاغی ننشستیم
9. اهلی بشکن لاله صفت ساغر و برخیز
10. خوش کاین همه در بند ایاغی ننشستیم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده