اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 980

1. نه چنان بگرد کویت من ناصبور گردم

2. که گر آستین فشانی چو غبار دور گردم

3. من خسته در فراقت بکدام صبر و طاقت

4. بره فراغ پویم ز پی حضور گردم

5. مهل آنکه خاک سازد اجلم به نا تمامی

6. تو بسوز همچو شمعم که تمام نور گردم

7. من اگر بخلد یابم ز تو جنس آدمی را

8. ز قصور طبع باشد که خراب حور گردم

9. به نیاز همچو اهلی سگ میفروش بودن

10. به از آنکه مست، باری ز می غرور گردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ
* که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار
* خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
شعر کامل
سعدی
* دامن کشیدن از کف عشاق سهل نیست
* یوسف ازین گناه به زندان نشسته است
شعر کامل
صائب تبریزی