اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 992

1. دی در رهش چو دیدم بس شرمناک گشتم

2. او سرخ شد ز غیرت من خود هلاک گشتم

3. از عشق من گر آن مه افسانه شد چو یوسف

4. او جامه چاک آمد من سینه چاک گشتم

5. پیرانه سر نکردم شرم از سفید مویی

6. وز بهر نوجوانی در خون و خاک گشتم

7. از بیم سر بکویش آسان نبود گشتن

8. چون ترک سر گرفتم بی ترس و باک گشتم

9. گر بود پیش ازینم آلیشی ز هستی

10. عشقم بسوخت اهلی چندانکه پاک گشتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای نفس خرم باد صبا
* از بر یار آمده‌ای مرحبا
شعر کامل
سعدی
* باز خون دلم از دیده روان خواهد شد
* چشمم از هر مژه خونابه فشان خواهد شد
شعر کامل
جامی
* پرویز کنون گم شد، زان گمشده کمتر گو
* زرین تره کو برخوان؟ رو کم ترکوا برخوان
شعر کامل
خاقانی