اهلی شیرازی_سحر حلالسحر حلال (فهرست)

سحر حلال شمارۀ 6 : در خطاب زمین بوس گوید

1. ای شده در خانه جان منزلت

2. خانه جان یافته زان منزلت

3. ای شده مهر رخ تو زین چرخ

4. چرخ ازان آمده در عین چرخ

5. مهر تو ارزنده بیعت بود

6. یوسف از آن بنده بیعت بود

7. چشمه خور طلعت رخشان تو

8. یوسفی و صفوت رخ شان تو

9. روی تو آیینه خورشید تاب

10. می برد از ذره نومید تاب

11. طلعت تو صورت مهدی گراست

12. خوبی تو دیگر و مه دیگر است

13. دورم از آن آینه تابنده ام

14. گرچه از آن آینه تابنده ام

15. بردرت این بنده مسکین نهاد

16. خشت دراز شوق تو بالین نهاد

17. اهلی شیرینی سخن از مدحت اوست

18. طوطی شکر شکن از مدحت اوست

19. از ره مدحت چو شکر خواست

20. دایم از آن مرغ شکر خاست او

21. نامه مدحت همه یکسر نوشت

22. مدح تو گفت و غم دل در نوشت

23. در کف تو چامه او یا رسول

24. خود نهد این نامه او یا رسول

25. هم شه امروزی و هم شاه دی

26. بر همه عالم همه دم شاهدی

27. قرب تو گر از ره آلت بود

28. آلت آن مدحت آلت بود

29. هر که بر آلت دهد از جان درود

30. کشته آمرزش و غفران درود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
* نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد
شعر کامل
حافظ
* می رسد جاذبه عشق به فریاد مرا
* یوسف آن نیست که پیوسته درین چاه بود
شعر کامل
صائب تبریزی
* درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
* که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
شعر کامل
مولوی