لینک اشتراک گذاری
کپی شد
امیر معزی_دیوانقصیده ها
قصیده شمارهٔ 331 : جهان به کام تو باد ای خدایگان جهان
قصیده شمارهٔ 332 : رای سلطان معظم خسرو خسرونشان
قصیده شمارهٔ 333 : ای گوهری که سنگ یمانی توراست کان
قصیده شمارهٔ 334 : بشکفت و تازه گشت دگرباره اصفهان
قصیده شمارهٔ 335 : از دورهای گردون وز صنع‌های یزدان
قصیده شمارهٔ 336 : دو گوهرند سزاوار مجلس و میدان
قصیده شمارهٔ 337 : بر قاعدهٔ ملت پیغمبر یزدان
قصیده شمارهٔ 338 : مرا درست شد از آفریدگار جهان
قصیده شمارهٔ 339 : خدایگان جهان شاکر از خدای جهان
قصیده شمارهٔ 340 : چون برآرم به زبان نام خداوند جهان
قصیده شمارهٔ 341 : هر آن عاقل‌که او بندد دل اندر طاعت یزدان
قصیده شمارهٔ 342 : تا فرّ نوبهار بیاراست بوستان
قصیده شمارهٔ 343 : چو لالستان همی بینم شکفته عارض جانان
قصیده شمارهٔ 344 : ای جهانداری که از تو تازه باشد جاودان
قصیده شمارهٔ 345 : معزِّ ِ دین ِ یزدان است سلطان
قصیده شمارهٔ 346 : جاودان باد دولت سلطان
قصیده شمارهٔ 347 : جهان پیر دیگرباره تازه گشت و جوان
قصیده شمارهٔ 348 : از هیبت و نهیب تو ای خسرو جهان
قصیده شمارهٔ 349 : ای شکفته سنبل و شمشاد تو بر ارغوان
قصیده شمارهٔ 350 : هر جهانداری بود پاینده از بخت جوان
قصیده شمارهٔ 351 : سزد گر بشنود توحید یزدان
قصیده شمارهٔ 352 : منت خدای را که به‌فرّ خدایگان
قصیده شمارهٔ 353 : پرنیان بافد همی باد صبا در بوستان
قصیده شمارهٔ 354 : همایون جشن پیغمبر شعار ملت یزدان
قصیده شمارهٔ 355 : تازه و نو شد ز فر باد فروردین جهان
قصیده شمارهٔ 356 : همی تا دولت و ملک است در ایران و در توران
قصیده شمارهٔ 357 : بنگر به صبوح مجلس سلطان
قصیده شمارهٔ 358 : گفتم مرا بوسه ده ای ماهِ دلستان
قصیده شمارهٔ 359 : جهان و هرچه در اوست آشکار و نهان
قصیده شمارهٔ 360 : مریز خون من ای بت به روزگار خزان

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
* به که نفروشند مستوری به مستان شما
شعر کامل
حافظ