امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 25

1. دی نگاری دیدم اندر راه چون بدر منیر

2. کز برون‌ گل بود و مشک و از درون می بود و شیر

3. رخ چو آب اندر شراب و تن چو خز اندر سمن

4. لب چو لعل اندر نبات و پر چو سیم اندر حریر

5. دست و بازو چون بلور و عارض و دندان چو در

6. زلف و ابرو چون‌کمان و غمزه و بالا چو تیر

7. دلبری بس دلستان و شاهدی بس دلربا

8. نازکی بس دلفریب و چابکی‌بس دلپذیر

9. من درو چشمی‌زدم چونانکه بی‌شرمان زنند

10. او زشرم آتش پراکند از بر بد‌ر منیر

11. چون بیامد گفتم ای کرده دلم زیر و زبر

12. جور بر آن کت همی بیرون فرستد خیر خیر

13. ماه برگیرد بدان زلف‌ کمندت چون‌ کمر

14. حور درگیرد بدان گرد سمندت چون عبیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ذره ذره کاندرین ارض و سماست
* جنس خود را هر یکی چون کهرباست
شعر کامل
مولوی
* ای خون دوستانت به گردن، مکن بزه
* کس برنداشتست به دستی دو خربزه
شعر کامل
رودکی
* کسی با شوق روحانی نخواهد ذوق جسمانی
* برای گلبن وصلش رها کن من و سلوی را
شعر کامل
عطار