شمارهٔ 36
1. اگر یگانه شوی با تو دل یگانهکنم
2. زعشق و مهر دگر دلبرانکرانه کنم
3. وگر جفا کنی و بگذری ز راه وفا
4. دو دیده تیر جفای تو را نشانه کنم
5. رمیده کرد زمن گردش زمانه تو را
6. بدین سبب گله ازگردش زمانه کنم
7. سیاه خال تو دانه است و تیره زلف تو دام
8. به دام بسته شوم گر طمع به دانه کنم
9. به مجلسی که رفیقان نگاه دارندت
10. به چشم با تو سخن گویم و بهانه کنم
11. چو ننگرند رفیقان نگه کنم سوی تو
12. چو بنگرند نگه سوی آستانهکنم
13. اگر چو مرغ برآرم زآرزوی تو پر
14. همه به کوی سرای تو آشیانه کنم
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده