امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 38

1. ای پسر ما دل ز تو برداشتیم

2. بار عشق تو به تو بگذاشتیم

3. تا تو ما را دوست از دل داشتی

4. ما تو را چون جان و دل پنداشتیم

5. چون تو برگشتی و دل برداشتی

6. از تو برگشتیم و دل برداشتیم

7. ما همین پنداشتیم از تو نخست

8. هم چنان آمد که ما پنداشتیم

9. تا کی از بدمهری و بیگانگی

10. ما تو را بیگانه‌وار انگاشتیم

11. چند از این قلاشی و ناداشتی

12. ما نه قلاشیم و نه ناداشتیم

13. مهر خرسندی کنون بر دل زدیم

14. تخم صبر اندر دل و جان کاشتیم

15. بر سرکوی تو خواندیم این غزل

16. رخت بر بستیم و دل برداشتیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
* بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
شعر کامل
حافظ
* به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
* ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
شعر کامل
نظیری نیشابوری