امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 43

1. بار دیگر باز گرم افتادم اندر کار او

2. باز نشکیبم همی یکساعت از دیدار او

3. گر مرا بینی عجب مانی فرو درکار من

4. تا دگر باره چرا عاجز شدم درکار او

5. هر شبی‌ گویم‌ که مهمان آرمش ا‌برخوان‌ا خویش

6. تا مگرگیرم زمانی بهره ازگفتار او

7. بازگویم کز دو چشم من جهان پرگل شود

8. چون زمین پرگل شود مشکل شود رفتار او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی
* گفتا کجاست ایمن گفتم که زهد و تقوا
* گفتا که زهد چه بود گفتم ره سلامت
شعر کامل
مولوی
* صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
* همه دانند که در صحبت گل خاری هست
شعر کامل
سعدی