امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 43

1. بار دیگر باز گرم افتادم اندر کار او

2. باز نشکیبم همی یکساعت از دیدار او

3. گر مرا بینی عجب مانی فرو درکار من

4. تا دگر باره چرا عاجز شدم درکار او

5. هر شبی‌ گویم‌ که مهمان آرمش ا‌برخوان‌ا خویش

6. تا مگرگیرم زمانی بهره ازگفتار او

7. بازگویم کز دو چشم من جهان پرگل شود

8. چون زمین پرگل شود مشکل شود رفتار او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
* که سخت دست درازند بسته پات کنند
شعر کامل
مولوی