امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 58

1. آن صنم‌ کاندر دو لب تنگ شکر دارد همی

2. بر سر سرو روان شمس و قمر دارد همی

3. حلقه‌های زلف او عمدا کند زیر و زبر

4. تا دل و جان‌مرا زیرو زیردارد همی

5. تلخ‌ گفتار است و شیرین لب نگارین روی من

6. وین عجب بنگر که زهر اندر شکر دارد همی

7. آیت و اللیل بر خواند همی شمس الضحاش

8. تا نقاب از آیت وَالْفَجر بردارد همی

9. آتش عشقش ببرده است آب رویم تا مرا

10. لب از آتش خشک‌ و چشم از آب تر دارد همی

11. گر نخواهد تا غنی‌ گردد ز سیم و زر چرا

12. اشک من چون سیم ‌و رخسارم چو زر دارد همی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با کمال تو فلک یک نقطه است
* با وقار تو زمین یک خردل
شعر کامل
انوری
* زبانت درکش ای حافظ زمانی
* حدیث بی زبانان بشنو از نی
شعر کامل
حافظ
* دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست
* هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی