امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1012

1. از اشک من به کویت جز سرخ گل نروید

2. زان گل که بویت آید، میرد کسی که بوید

3. جایی که از لب تو باران بوسه بارد

4. دل غنچه غنچه خیزد، جان خوشه خوشه روید

5. چشمم که خورد خونم، از بس که خون گرفتش

6. خود ریخت خون خود را بی آنکه کس نجوید

7. جانم فداش، چون او خود را به خشم سازد

8. با جمله در حکایت با من سخن نگوید

9. زین غم که از جدایی خسرو به سینه دارد

10. شاید که بر تن او هر موی او بموید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شود در لقمه اول ز جان خویش سیر
* بر سر خوان لئیمان هر که مهمان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی
* قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
* ظلمات است بترس از خطر گمراهی
شعر کامل
حافظ