امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1036

1. ای اهل دل نخست ز جان ترک جان کنید

2. وانگه نظاره در رخ آن دلستان کنید

3. سویش همی کنید به بازی نظر، خطاست

4. مانا بران شوید که بازی به جان کنید

5. از سرمه روسیه چه شوید، ای دو چشم من

6. از خاک پاش دامن همت گران کنید

7. یاران کشید برسر من خنجر ستم

8. وز بهر گشت شهر سرم بر سنان کنید

9. در من زنید آتش و خاکستر مرا

10. بر سیل چشم خویش به سویش روان کنید

11. من ارچه خاک بوس درش می کنم هوس

12. ای خلق، خاک خواریم اندر دهان کنید

13. تا کشتی مراد من اندر عدم شود

14. بر وی ز پرده دل من بادبان کنید

15. خسرو ز درد دل چو حبش شد برای دوست

16. پیشانیش به داغ غلامی نشان کنید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو غنچه نکهت خود از صبا دریغ مدار
* ز آشنا سخن آشنا دریغ مدار
شعر کامل
صائب تبریزی
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* به منزل رسید آنک پوینده بود
* رهی یافت آن کس که جوینده بود
شعر کامل
فردوسی