امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1038

1. پای ناز ارچه گهی جانب ما نگذارد

2. هم توان زیستن، ار جای به جا نگذارد

3. این که هر بار گذارد قدم و زار کشد

4. هم به یکبار همان تیغ چرا نگذارد؟

5. هیچ رنجیش مباد، ار چه درین بیماری

6. هیچ روزی قدمی جانب ما نگذارد

7. خود برد اشک به کو درد دل ماش، از آنک

8. آنچه اندر دل ما هست صبا نگذارد

9. دی به دشنامی ذکرم به زبانش می رفت

10. شکر این لطف رهی جز به دعا نگذارد

11. جان ترا سجده کند، ای بت کافر دل و بس

12. هر نمازی که دگر هست روا نگذارد

13. طاق ابروی بلند تو قومی محرابی ست

14. که درو چشم تو جز خواب قضا نگذارد

15. غمزه را گوی، گرت کشتن جمعی هوس است

16. که کسی بهتر ازو حق بلا نگذارد

17. سبق بیداد که پیش تو گرفته ست فلک

18. بر رخ خسرو یک حرف خطا نگذارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
* که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
شعر کامل
حافظ
* کار من اینست که کاریم نیست
* عاشقم از عشق تو عاریم نیست
شعر کامل
مولوی
* باده یک ساغرند و پشت و روی یک ورق
* چون گل رعنا خزان و نوبهار زندگی
شعر کامل
صائب تبریزی