امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1058

1. از خط او نسخه سبزه به صحرا ببرد

2. آب ریاحین سبز هم به تماشا ببرد

3. برد خط و زلف او جان و دل عاشقان

4. زان رمقی مانده بود، سبزه به صحرا ببرد

5. در بن خاری بدم جای گرفته چو گل

6. باد هوایش مرا آمد و از جا ببرد

7. تا تو خرامان چو کبک دی به چمن در شدی

8. کبک برون شد ز باغ، جان به تگ پا ببرد

9. بوالعجبی بین کزو چشم تو با چون منی

10. دل به سکونت بداد، جان به مدارا ببرد

11. خسرو بی سنگ را بود سکونی ز عمر

12. برگ فراقت بتاخت، جمله به یغما ببرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* می‌ خواه از آن صنم که بناگوش و زلف او
* کافور مشک پرور و مشک مسلسل است
شعر کامل
امیر معزی
* دلیری کجا نام او اشکبوس
* همی بر خروشید بر سان کوس
شعر کامل
فردوسی