امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1081

1. ای از تو خوبان خوردن خون تو از همه خونخواره تر

2. عیاره ای کافر دلی چشمت ز تو عیاره تر

3. من عاشقم بر روی تو، نادان چه سازی خویش را؟

4. دانی که نبود بی سبب چشم کسی همواره تر

5. چندی ز جور خود مرا رخساره تر دیدی به خون

6. لب تر نکردی هیچ گه کز چیست این رخساره تر؟

7. در کشتن بیچارگان آشفتی و بر من زدی

8. دانم ندیدی در جهان کس را ز ن بیچاره تر

9. هر روزت آیم بنگرم، پس بار دیگر بی خبر

10. صد پاره گشته جامه هم، وز جامه جانم پاره تر

11. از یاوه گردی های دل از جستجوی نیکوان

12. من از جهان آواره ام، صبرم ز من آواره تر

13. بگذار دل را، خسروا، چون پند تو می نشنود

14. خاموش کن دیوانه را، آوار ازان غمخواره تر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما سبکروحان به بوی سیب غبغب زنده ایم
* سبزه ما آب از چاه زنخدان می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرت گر بساید به ابر سیاه
* سرانجام خاک است ازو جایگاه
شعر کامل
فردوسی
* همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
* نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
شعر کامل
حافظ