امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1245

1. همیشه در فراقت با دل افگار می گریم

2. غمت را اندکی می گویم و بسیار می گریم

3. شبی کاندر حریمت ره نمی یابم به صد زاری

4. به حسرت می نشینم در پس دیوار می گریم

5. اگر مردم به مستی، گاه گاهی گریه ای دارند

6. چه حال است این که من هم مست و هم هشیار می گریم؟

7. گهی در خلوت تاریک از هجر تو می نالم

8. گهی در فرقتت در کوچه و بازار می گریم

9. چه سوز است این نمی دانم به جان خسرو مسکین؟

10. که چون ابر بهار اندر سر کهسار می گریم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی
* به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
* گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
شعر کامل
مولوی
* دل به زنار سر زلف بتان خواهم بست
* خویشتن را به ره کفر سمر خواهم کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی