امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1259

1. سرو منی و از دل بستان خودت خوانم

2. درد منی و از جان درمان خودت خوانم

3. اول به دو صد زاری جان پیشکشت کردم

4. و آنگاه به صد عزت مهمان خودت خوانم

5. مهمانت چه خوانم من نه خضر نه عیسی تا

6. بر آب خودت جویم، بر خوان خودت خوانم

7. هر چند که جان من دید از تو جفایی چند

8. با این دل همه درد دل جانان خودت خوانم

9. هر لحظه مرا با دل جنگی ست در این معنی

10. کو زان خودت گوید، من زان خودت خوانم

11. از بس که نمی ارزم نزد تو به کشتن هم

12. قربان شوم ار گویی «قربان خودت خوانم »

13. از گونه روی خود ارزد همه شب خسرو

14. زین پس که اگر گویی سلطان خودت خوانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
* در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
شعر کامل
مولوی
* افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
* مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
شعر کامل
حافظ
* آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار خود
* آمدم تا عذر خواهم ساعتی از کار خود
شعر کامل
مولوی