امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1284

1. مرا دل ده که من سنگی ندارم

2. به جز خون جگر رنگی ندارم

3. دل من برده ای نیکوش، می دار

4. وگر بد داریش جنگی ندارم

5. سر کویی گرم رسوا کند عشق

6. چو من عاشق شدم، ننگی ندارم

7. سرود درد خود با خویش گویم

8. که نالان تر ز خود چنگی ندارم

9. ز من تا صبر صد فرسنگ راه است

10. ولی من پای فرسنگی ندارم

11. دهندم پند و با من در نگیرد

12. که من عقلی و فرهنگی ندارم

13. منم خسرو که از غم کوه فرهاد

14. به سینه دارم و سنگی ندارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* گر چه روزی تیره تر از شام غم باشد مرا
* در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا
شعر کامل
رهی معیری
* الا تا در مه بهمن بود در خانه‌ها آبی
* الا تا در مه نیسان بود در دشتها سوسن
شعر کامل
امیر معزی