امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 129

1. تا بر سر بازار به مستی قدمش رفت

2. بس خرمن مردان که به باد ستمش رفت

3. هر صبر و سلامت که دل سوخته را بود

4. اندر شکن سلسله خم به خمش رفت

5. یوسف چو گذر کرد به بازار جمالش

6. هر مایه که او داشت به هفده درمش رفت

7. یک روز به شادی وصالش نرسانید

8. آن عمر گرانمایه که ما را به غمش رفت

9. آلوده نشد هیچ گهی دامن نازش

10. زان خون عزیزان که به زیر قدمش رفت

11. بسیار سرافگنده به شمشیر سیاست

12. ای دولت آن سر که به تیغ کرمش رفت

13. رفت از قلم حکم که در عشق رود جان

14. القصه، همان رفت که اندر قلمش رفت

15. جان دید چو خونریزی سلطان خیالش

16. بستد کفن و تیغ به زیر علمش رفت

17. بر یاد وی امشب شب خسرو به درازی

18. کوتاه نشد، گر چه مهی بیش و کمش رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی قیاس
* بیدا را چون پر طوطی برگ روید بی شمار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار
* تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
شعر کامل
حافظ
* بوی پیراهن غباری از دل ما بر نداشت
* جذبه ای خواهم که یوسف را به کنعان آورد
شعر کامل
صائب تبریزی