امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1316

1. خواهم دل خون گشته را از دست تو در خون کشم

2. یعنی به دیده آرمش وز دیده در جیحون کشم

3. چشمم که زیر هر مژه دارد دو صد دریای خون

4. زان رو به نوک هر مژه صد گوهر مکنون کشم

5. چشم خوشت مستانه زد تیری به دل دی از نظر

6. بادا به جانم تا ابد، از دل اگر بیرون کشم

7. گفتی که چشم از لعل من بردار و بر رویم فگن

8. چشمم به خون پرورده است، در دامنش از خون کشم

9. خواهد که روی زرد را، خسرو، بسازد یار سرخ

10. گریان به یاد آن لبان جام می گلگون کشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی
* اگر هزار جفا سروقامتی بکند
* چو خود بیاید عذرش بباید آوردن
شعر کامل
سعدی
* زنگار غم فشاندی بر جانم و ندیدی
* کز چرخ لاجوردی دل هست لاجوردی
شعر کامل
خاقانی