امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1330

1. هر شبی چون یاد آن رخسار گلناری کنم

2. تا به وقت صبح از مژگان گهرباری کنم

3. گاه از تف دهان دامن بسوزم زهد را

4. گه ز دود سینه سقف آسمان تاری کنم

5. تیر مژگانش به جانم تا رسید از نوک آه

6. زخمها هر صبح در نه طاق زنگاری کنم

7. گر تمنای جفای او به خونریزم بود

8. شحنه غم را به خون خویش هم یاری کنم

9. ضربت غم می خورم سلطانی آسا تا به کی

10. قبله جان روی آن رخسار گلناری کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سنبل زلف از رخش تا برکنار افتاده است
* گل چو تقویم کهن از اعتبار افتاده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بدست
* تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبدست
شعر کامل
سعدی
* زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد
* یک ذره و صد مستی یک دانه و صد سیمرغ
شعر کامل
حافظ