امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 134

1. خرم دل آن کس که به رخسار تو دیده ست

2. یا زان لب شیرین سخن تلخ شنیده ست

3. زان زلف مسلسل که همه برشکند باد

4. از روی تو بنگر که در ان زیر چه دیده ست

5. بر قافله صبر مرا نیست ولایت

6. امروز که مژگان تو لشکر نکشیده ست

7. این اشک به چشم من از آن جای گرفته ست

8. کاندر طلب وصل تو بسیار دویده ست

9. شبهاست چو گل غرقه به خونم که به سویم

10. از باغ وصال تو نسیمی نوزیده ست

11. آری، شب امید همه غمزدگان را

12. صبحی ست که تا روز قیامت ندمیده ست

13. طاقت چو ندارم که رسانم به تو خود را

14. فریاد رس، ای دوست، که طاقت برسیده ست

15. خسرو تن بیجانت به گلزار زمانه

16. مرغیست که او از قفس سینه پریده ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آسیای فلک از آب مروت خالی است
* تا دلت چاک چو گندم نشود نان مطلب
شعر کامل
صائب تبریزی
* باغبانا ز خزان بی‌خبرت می‌بینم
* آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد
شعر کامل
حافظ
* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی