امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1371

1. دل صد پاره که صد جا گرهش بر بستم

2. نقد عشقی است که در هر گرهی در بستم

3. جز به خون جگر این چشم گهی بسته نشد

4. حاصل این بود که من از دل خود بربستم

5. دلم از خوی بد خویش به زنجیر افتاد

6. تهمت بیهده بر زلف معنبر بستم

7. دل من بسته زلفی شد و نگشاید باز

8. که گشاید که هم از خون گرهش در بستم!

9. زی خرابات، شدم گفت سبوکش، میزن

10. سر به دیوار که من میکده را در بستم

11. من که پا تابه همت کنم از اطلس چرخ

12. افسر جم نگر این ژنده که بر سر بستم

13. خسروا، عشق در آمد به دلم، مژده ترا

14. که به دم شهپر جبریل منور بستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آسمان از تلخکامیهای ما آسوده است
* حقه خشخاش را دلگیری از تریاک نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل یکرنگ در غمخانه دنیا نمی باشد
* درین بستان گلی غیر از گل رعنا نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
* تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ