امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1375

1. در فراقت زندگانی چون کنم؟

2. با چنین غم شادمانی چون کنم؟

3. یار بدخو و فلک نامهربان

4. تکیه بر عمر و جوانی چون کنم؟

5. عشق و افلاس و غریبی و فراق

6. من بدینسان زندگانی چون کنم؟

7. ماه من گفتی که «جان ده » می دهم

8. عاشقم آخر، گرانی چون کنم؟

9. خواه خونم ریز و خواهی زنده کن

10. بنده ام من رایگانی، چون کنم؟

11. من نبودم مرد سودای تو، لیک

12. با قضای آسمانی چون کنم؟

13. حال خود دانم که از غم چون بود

14. چون تو حال من ندانی، چون کنم؟

15. ماجرای دل نوشتم بر دو رخ

16. گر تو بینی و نخوانی، چون کنم؟

17. نرخ بوسه نیک می دانم، ولیک

18. بی درم بازارگانی چون کنم؟

19. مست باشی، پاس چون فرماییم

20. من که دزدم، پاسبانی چون کنم؟

21. ور به خسرو بوسه ندهی آشکار

22. مرهم زخم نهانی چون کنم؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
* خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* ز خون خاک دریا شد و دشت کوه
* ز بس کشته افگنده از هر گروه
شعر کامل
فردوسی