امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1388

1. من عاشقم، نه رعنا، کز دوست کام خواهم

2. کامم همین کزان در خاکی به کام خواهم

3. دارم هوس که میرم، در پیش تو کیم من؟

4. نه خضر و نه مسیحا، نه این مقام خواهم

5. از زنده داری شب چون نیم کشته گشتم

6. از کشتگانت مانا خوابی تمام خواهم

7. من خون دیده نوشتم، این است عشرت من

8. آیا چه جای بادا بی تو که جام خواهم؟

9. یابم اگر گدایی شامی به گرد کویت

10. نقصان بود به همت، گر ملک شام خواهم

11. دیدن ز بس که بینم حسن تو دیگران را

12. نه گل درست بینم، نه مه تمام خواهم

13. خود را سلام گویم از تو، بدین شوم خویش

14. تو زر پخته بخشی، من سیم خام خواهم

15. بر درد عشقبازی، خسرو دوا نخواهد

16. دردش نصیب من شد، من بر دوام خواهم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
* بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود
شعر کامل
حافظ
* بچین از شاخسار و جیب و دامن پرکن و بنشین
* به روی سبزهٔ نورسته زیر چتر نسترون
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
* نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
شعر کامل
حافظ