امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1394

1. کاری چو برنیاید از آه صبح خیزم

2. تا چند هر زمانی با بخت بر ستیزم

3. از عزت در تو خواهم کشم به دیده

4. خاک درت که از وی خاشاک و خس نبیزم

5. در آرزوی خوابم کت گه گهی ببینم

6. میرم چنان که هرگز تا حشر برنخیزم

7. از تیغ جور، جانا، گر خون من بریزی

8. مهرت ز دل نریزم، گر بر زمین بریزم

9. بر تیغ کند باید کشتن چو من کسی را

10. زحمت بود که داری مهمان به تیغ تیزم

11. از هول رستخیزم، والله، خبر نباشد

12. پیش آید ار به ناگه در حشر رستخیزم

13. سوی تو می گریزم آنگه که زنده مانم

14. بکشد مرا خیالت، گر سوی خود گریزم

15. بر ماست نظم خسرو ناوک زنی ندانم

16. کاهوی هندوم من یا اشتر حجیزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
* گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
شعر کامل
حافظ
* پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
* ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم
شعر کامل
حافظ
* تیره روزان جهان را به چراغی دریاب
* تا پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد
شعر کامل
صائب تبریزی