امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1396

1. هر دم گذر به کوی و سرایی که ما کنیم

2. هویی فتد ز ناله و وایی که ما کنیم

3. با ما دل آنچه کرد کنیمش اگر کباب

4. هستش هنوز سهل سزایی که ما کنیم

5. روز از کجا گواهی شبهای ما کند؟

6. چون صبح کافری ست، گوایی که ما کنیم

7. ای پندگو، مگو که «دعا کن ز بهر صبر»

8. تعویذ شاهد است دعایی که ما کنیم

9. با همچو تو حریف که جان می برد به لاغ

10. خود را زنیم تیر دعایی که ما کنیم

11. بربت بر، ای فرشته، که در خورد کعبه نیست

12. گاه نماز رسم و ریایی که ما کنیم

13. لاف وفا زنیم و بنالیم از جفات

14. سگ به بسی بود ز وفایی که ما کنیم

15. بر مشتری خرام که ارزی هزار مهر

16. جانی و دیده ایست بهایی که ما کنیم

17. خسرو ز عشق بی سرو پا باشد، چنین بود

18. احوال خویش را سر و پایی که ما کنیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است
* پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
شعر کامل
حافظ
* طفیل هستی عشقند آدمی و پری
* ارادتی بنما تا سعادتی ببری
شعر کامل
حافظ
* تیغش که چون بنفشه کبودی همی نمود
* در حال سرخی بَقَم و ارغوان‌ گرفت
شعر کامل
امیر معزی