امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1407

1. شب تا به روز خون جگر نوش کرده ام

2. خوش عشرتی ست این که شب دوش کرده ام

3. خون شد حرام شرع، ولی من چو عاشقم

4. بر من حلال باد که خوش نوش کرده ام

5. گر سرو و لاله ای بر برم نیست، این بس است

6. کز خون دیده لاله در آغوش کرده ام

7. گفتی «به فرق بر سر کویم طواف کن »

8. زین لطف پای خویش فراموش کرده ام

9. این سر که نیست یک نفس از درد عشق دور

10. باری ز محنتی ست که بر دوش کرده ام

11. بکشید وه مرا که نخفته ست آن نگار

12. زان ناله ها که شب من بیهوش کرده ام

13. گویند «کز چه عاشق دیوانه ای گشته ای؟»

14. گفتار خسرو است که در گوش کرده ام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یارب! چه فرخ طالعند، آنانکه در بازار عشق
* دردی خریدند و غم دنیای دون بفروختند
شعر کامل
شیخ بهایی
* زدوده تیغها اندر کف ایشان چو نیلوفر
* شده نیلوفر از خون بداندیشان چو آذ‌ریون
شعر کامل
امیر معزی
* قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
* که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
شعر کامل
حافظ