امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1460

1. به دیده ای که ترا دیده ام نمی یارم

2. کزان نظر به سوی دیگری به بار آرم

3. چه وقت بود که افتاد به تو آم سر و کار

4. که کار سر شد و در سر نمی شود کارم

5. کجا روم، چه کنم کز تو هر کجا که روم

6. کمند گیسوی تو می کند گرفتارم

7. کنون که پیش رخت همچو زلف می پیچم

8. فرو گذاشت مکن این چنین به یک بارم

9. مخسپ ایمن از آهی که می زنم هر شب

10. که فتنه بار توام تا به روز بیدارم

11. مرا به هر سختی از زبان غمزه مسوز

12. به دست خویش بزن تیغ، اگر گنه کارم

13. به پیش روی تو از بیم آنکه کشته شوم

14. چو شمع سوختم و دم زدن نمی یارم

15. فتاده بر در تو خسرو و ندانستی

16. که اوفتاده خود را فرود نگذارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
* هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
شعر کامل
حافظ
* سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
* که زنده ابدست آدمی که کشته اوست
شعر کامل
سعدی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ