امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1462

1. ما که در راه غم قدم زده ایم

2. بر خط عافیت رقم زده ایم

3. تا به طوفان عشق غرقه شدیم

4. بر سر نه فلک قدم زده ایم

5. قدمی کو به راه عشق شتافت

6. دیده بر راه آن قدم زده ایم

7. چون که اندر وجود نیست ثبات

8. دست در نامه عدم زده ایم

9. آستین بر زد آب دیده به رقص

10. بس که در سینه ساز غم زده ایم

11. از سر نیستی چو سلطانی

12. هستی هر دو کون کم زده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی
* بی‌دل گمان مبر که نصیحت کند قبول
* من گوش استماع ندارم لمن یقول
شعر کامل
سعدی
* یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت
* یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید
شعر کامل
مولوی