امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1566

1. خویش را در کوی بی خویشی فگن

2. تا ببینی خویش را بی خویشتن

3. جرعه ای بر خاک میخواران فشان

4. آتشی در جان هشیاران فگن

5. هر که را دادند مستی در ازل

6. تا ابدگو «خیمه در میخانه زن »

7. مرغ نتواند که در بند زبان

8. صبحدم چون غنچه بگشاید دهن

9. باد اگر بوی تو بر خاکم دمد

10. همچو گل بر خود بدرانم کفن

11. از تنم جز پیرهن موجود نیست

12. جان من جانان شد و تن پیرهن

13. آنچنان بدنام و رسوا گشته ام

14. کز در دیرم رهاند برهمن

15. جز خیالش در بدن یک موی نیست

16. وز غم او هست یک مو هم بدن

17. معرفت، خسرو، ز پیر عشق جوی

18. تا سخن ملک تو گردد بی سخن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
* همه دانند که در صحبت گل خاری هست
شعر کامل
سعدی
* گل نیز در آن هفته دهن باز نمی‌کرد
* و امروز نسیم سحرش پرده دریده‌ست
شعر کامل
سعدی
* از رنگ زرد ماست دل لاله زار خون
* گر سرخ نیست چون گل حمرا قبای ما
شعر کامل
صائب تبریزی