امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1573

1. ای دور مانده از نظر دورماندگان

2. بازآی هم به جان و سر دورماندگان

3. عمرم به باد رفت و نیامد به سوی من

4. آن باد کآورد خبر دورماندگان

5. مردم ز زنده داشتن شب که در فراق

6. دشوار می رسد سحر دورماندگان

7. خلقی بسوزدم که رسیدند رفتگان

8. این است داغ تازه تر دورماندگان

9. نبود به از نظاره دیدار رفته دیر

10. هر تحفه کآید از سفر دورماندگان

11. هر شب رویم و گریه خون جگر کنیم

12. آنجا که خود بود گذر دورماندگان

13. هر ساعتم ز خوردن غم خواب مردن است

14. آیا همینست خواب و خور دور ماندگان

15. دلها شود کباب، چو خسرو کند نفیر

16. چون دور ماندگان ز بر دور ماندگان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
* زانکه جای خواب مستان گوشهٔ محراب نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی