امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1588

1. کم زان که جان به کوی تو دانیم سوختن

2. گر جمله وام را نتوانیم توختن

3. گر تو نظاره آیی و یا پرسش کنی

4. ما را کدام چاره به از جامه دوختن؟

5. در پرده پوشی ام چه کنی کوشش، ای رقیب

6. جهل است چاک دامن دیوانه دوختن

7. جانا، مده اگر دو جهانت دهند، از آنک

8. یوسف به من یزید نشاید فروختن

9. شبهای من سیاه تر است، ار چه نیم شب

10. از آه من چراغ توان برفروختن

11. دعوی عشق کرده خسرو بیایدت

12. چون هندوان در آتش غم زنده سوختن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز شیری که باشد شکارش پلنگ
* چه زاید جز از شیر شرزه به جنگ
شعر کامل
فردوسی
* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی
* اگر چه لاله طورست روی روشن او
* چراغ روز بود با بیاض گردن او
شعر کامل
صائب تبریزی